lavender
1403/12/15 17:03
ساعت از کار افتاده. عقربه های سرد و بی روح تصمیم گرفتند دیگر ندوند، دیگر دست در دست هم نچرخند، و دیگر ثانیه ها و دقیقه ها و ساعت ها افزوده نشوند و زمان.. بخوابد. البته که اینطور نیست، ساعت کلاس تند و تند می رقصید و هر لحظه زمانی متفاوت رغم میخورد، زمانی که نه تکراری بود و نه تکرار میشد. اما زمان من ایستاده بود، به خوابی زمستانی و ابدی فرو رفته بود، لحظه نمی گذشتند و روز ها پیش نمیرفتند و هر روز تکراری تر از دیروز...
بیاین ادامه
lavender
1403/12/14 16:54
سه شنبه چیست؟ مزخرف ترین روز هفته:)
lavender
1403/12/13 16:30
"وقتی نمیدونم باید چیکار کنم ناراحت نمیشم، عصبی میشم و این خیلی بده."
(کپی از کانال soul of dream)
lavender
1403/12/13 16:27
خبر غم انگیز کپک زدن باکتری های عزیزمون رو به خانواده همدل فرزانگان۵ تسلیت میگیم😔
lavender
1403/12/13 16:24
عروسک پولیشیا میتونن از آدما هم بهتر باشن😂
lavender
1403/12/10 19:35
خیلی چیزا ازت یاد گرفتم که الان میفهمم چقد به دردم خورده
ای کاش بازم میومدی:)
lavender
1403/12/10 19:32
بعضی موقعیتا و احساسا تکراریشونم قشنگه:)
lavender
1403/12/10 14:40
عشق جدیدم : کوپایلوت
خیلی بچه خوبیهههههههههههههههههههههه
lavender
1403/12/10 12:22
پارسال سرش نابود شدم ولی امسال هم باز افتاد گردن من:)